کانون مطالعاتی خانه توانگری
درد در زندگی آدم که می آید نفس آدم فرق میکنه...نگاه آدم فرق میکنه... یه بار داشتم دور کعبه طواف میکردم و ناگهان نگاهم در نگاه یک مرد عرب حدودا چهل ساله قفل شد...مثل این کلیپهای تلویزیونی که با حرکت آروم نگاه کشدار دو نفر را به هم نشون میده ، نگاهمون چند ثانیه تو هم قفل شد ولی انگار هزار ساله که همدیگر را میشناختیم...معلوم بود یه جایی تو یه روزی از این حیات عجیب ، چه میدونم تو یه زندگی دیگه شاید ، ما دو نفر با هم عجیب دوست بوده ایم...نگاهش از اون دسته نگاههای با معنا بود...طرف درد کشیده بود...چشماش معلوم بود چیزهایی دیده بود که دیگه خنده از لبش محو شده بود بگذریم... به من فرمودند در دانشگاه الزهرا درباره شخصیت شناسی یونگ حرف یزنم...بنا نبود این همه استقبال بشه...منظورم تعداد بچه ها نیست زیرا آخر ساله و هزار گرفتاری دانشجوها اما این کلاس یه روح جالبی داره زیرا هر کی نشسته تو این کلاس از سر دردی بوده و اینه که بعد از ماهها یه باره درسم را قطع کردم و به همه گفتم بیایید مناجات هم کنیم...مدتهاست از این دست کارها نمیکنم ولی نفس این دانشجوها ، دردهاشون و عطش عجیبشون به معنا باعث شد بشکنم... من به دوستان دانشجو و جهاد دانشگاهی پیشنهاد کردم که برای تدوام علمی بحث بیایند و حلقه مطالعاتی -فیلم درست کنند و مطالب علمی مرتبط و نوشته های دانشجویان و تحقیقات اونها را در یک وبلاگ جمع کنند دست مریزاد ! ظرف یکشب بهم گفتند این کار شده و مطلب اولش را فرمودند من بنویسم خیلی قشنگه ، خیلی علمیه ، خیلی آکادمیکه وقتی دانشجویانی یه مطلبی میخوانند، یه واحدی بگذرونند و نکات علمی را با مطالعاتشون و تحربیاتشون بارور کنند و در اختیار بقیه بگذرانند آرکتایپها را زندگی کنید ، حس هاتون و تحقیقاتتون را بیارید اینجا میدونید ممنون میشم...امشب هم به برکت نام رسول اکرم این بلاگ را آغاز کردیم دکتر علیرضا شیری - 5شنبه 16 اسفند 86
Design By : Pichak |